دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۸۵)
من مردي را موفق به برداشتن كوه از پيش پاي ديدم كه در آغاز شروع به برداشتن سنگ ريزه ها مي كند.
من قانون زندگي را قانون باورها ديدم و گل هر دستاورد بشري را از شاخسار باورها چيدم.
من لحظه هاي سكوت و شنيدن را چنان ارزشمند ديدم كه فهميدم اگر انسان خاموش بنشیند تا ديگران به سخنش درآورند، بهتر از آن است كه سخن بگويد تا ديگران خاموشش سازند.
من هر كاري را كه در آن مايه اي از ترس ديدم، آن را انجام دادم. آن گاه بود كه نه تنها ترس از مرگ ، كه مرگ ترس را نيز نگريستم.
من دريادلي را ديدم كه دردش نه حصار بركه ، بلكه دغدغه زيستن با ماهياني بود كه انديشه دريا به ذهنشان نرسيده بود.
ادامه دارد...
شفيعي مطهر
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسبها: سرب و سرابكوهگلباورسكوتمرگحصار بركه
دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۸۲)
من جاده هاي صاف و مستقيم زندگي را كسالت بار و خواب آور ديدم و جاده هاي پردست انداز و پرپيچ و خم را هشيار كننده و بيدارگر.
من بهترين مترجم را كسي ديدم كه سكوت ديگران را ترجمه كند.
من هفتاد درصد حل هر مسئله اي را در فهم دقيق صورت آن مسئله ديدم.
من همت های عالي و شخصيت های متعالي را ديدم و از خدا خواستم تا بگذارد هماره خواهان انجام كاري بيش از توانم باشم.
من تنها كسي را كه ديدم تا كنون اشتباهي نكرده، کسی بود كه هيچ كشفي نكرده و چيز تازه ای هم نفهميده بود.
ادامه دارد...
شفيعي مطهر
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسبها: سرب و سرابجادهمترجمسكوتمسئلههمت
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.