نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد481

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین


من تنها دو گروه را ناتوان از تغییر فکر دیدم: دیوانگان تیمارستان و مردگان گورستان
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نگرانی را،یک اتلاف وقت تمام عیار دیدم.
چون چیزی را تغییر نمی دهد.
تنها کارش این است که خوشحالیتان را می رباید
و شما را به شدت مشغول هیچ و پوچ می کند.
 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org
 
من دشمنی را که صادقانه کینه ورزی کند،ترجیح می دهم به دوستی که
مخفیانه تحقیرم کند
 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من ترس از بهترین دوست منطقی دیدم ! زیرا جز او هیچ کس روح تو را آنقدر عریان ندیده است که جای دقیق زخم ها را بداند.
 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org
من هیچ تپه ای را ندیدم که سراشیبی نداشته باشد.( مثل اسکاتلندی
 
 
ادامه دارد... 
                            شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1393 | 6:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 طرح ملوکانه و راه حل داهیانه ! 

قصه پنجاهم / قصه های شهر هرت

10 Caricature[WwW.KamYab.IR]    کاریکاتور های مفهومی و پر معنا

روزی گزارشگران مخفی اعلی حضرت هردمبیل محرمانه به ایشان گزارش می دهند که در وسط یکی از خیابان ها  چاهي عمیق وجود دارد که هر روز تعدادی از  ملت به داخل ان مي‌افتند و زخم و زيلي مي‌شوند. 

اعلی حضرت همه مشاوران و وزیران را به دربار فرامی خواند تا در  يك جلسه مهم برای حل این مشکل يك راه حلي پيدا كنند. 

پس از تشکیل جلسه يكي از مشاوران برمی خیزد و پس از کسب اجازه از محضر ملوکانه به عرض می رساند : 

قربان ! يافتم! ما يك آمبولانس در کنار اين چاه می گذاریم كه ‌هركسي در چاه  افتاد ، سريعا او را  به بيمارستان برسانند. 

حاضران همه هورا مي‌كشند: آفرين! ايول! دمت گرم!!‌ 

يكی از وزیران برمی خیزد و مي گوید: 

الحق كه همه شما نفهميد!‌ آخر اين هم شد راه حل؟! 

شاه می گویند : خوب ، تو چه مي گویي؟ چه كار كنيم؟ 

وزیر مي گوید:  تا آن آمبولانس طرف را برساند به بيمارستان، كه آن بدبخت در چاه افتاده جان داده و می میرد. 

شاه می پرسد: پس چه کنیم؟

 وزیر پاسخ می دهد : ما بايد يك بيمارستان كنار اين چاه بسازيم، كه همه به آن سريعا دسترسي داشته باشند! 

همه حاضران کف می زنند و سوت می کشند و خيلي حال مي‌كنند كه: 

اي ول ! بابا تا چه مخي داري!‌ 

اما اعلی حضرت مغرور که همیشه خود را چند سر و گردن از همه بالاتر می داند، از پذیرش راه حل های وزیران و مشاوران عار دارد ، به فکر راه  حلی تازه می افتد.شاه همه را امر به سکوت کرده و افاضه می فرمایند که :

 الحق هرچه به شما مي گویند خر، حقتان است! آخر اين شد راه حل؟! اين همه خرج كنيم يك بيمارستان بسازيم كنار چاه كه چه بشود؟ 

همه حاضران با چشمان و دهان های باز تعجب مي‌كنند و مي گویند: 

اعلی حضرتا ! امر امر مبارک است ! کلام الملوک ملوک الکلام ! هر چه شما بفرمایید حتما بهترین راه حل است .  

شاه سینه ای صاف می کند و با کلماتی مطنطن افاضه مر فرمایند : 

بابا ، اين كه واضح است، ما اين چاه را پر مي‌كنيم، مي رويم نزديك يك بيمارستان يك چاه مي زنيم! 

به دنبال این راه حل ملوکانه سالن دربار ناگهان از فریاد هورا و کف زدن حضار منفجر می شود!!

...و این چنین یکی از غوامض تاریخی شهر هرت با درایت ملوکانه حل می شود و این طرح به عنوان یکی از کشفیات مهم تاریخ در همه رسانه ها ، مطبوعات،کتاب های درسی و تاریخی درج می شود و تا سال ها، سالروز آن را ملت جشن می گیرند.

بنا به نقل تواریخ همه ساله با برگزاری همایش ها ،سمینارها و چاپ ده ها اثر تحقیقی ابعاد پیچیده و مهم این طرح را بررسی می کنند!!


موضوعات مرتبط: قصه هاي شهر هرت

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393 | 6:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد480

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من هرگز مهربان تر از خدا ندیدم؛ زیرا چه بسیار مواردی را دیدم که خدا به جای مچ گیری ، دستم را گرفت.

زشتی هایم را پوشاند و زیبایی هایم را نمایاند.

چه بسیار نام نیک از من پراکند که من اهلش نبودم. 


«کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته» (فرازی از دعای کمیل)  

 

alt

من در این دیار غریب و روزگار عجیب حق اندیشی و حق گویی را چونان آتشی در کف و گوهری در صدف دیدم.
در این دور و دیار حق را نهفتن و حقیقت را نگفتن رمز ماندگاری و راز برخورداری است. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

 
من بزرگ ترین لذت در زندگی را انجام کاری دیدم که دیگران می گویند:نمی توانی انجام بدهی. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من نسـبت سطح بال زنبور را به بدن او ، بسـیار کــم دیدم. با توجـه بـه قوانین آیرودینامیک، پـرواز ممکن به نظر نمی رسد؛ اما شگفتا که زنـبور ایــن را نمی داند و پـرواز می کند. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org
من بى تفاوتى را،دشمن عشق و زندگى دیدم. 

ادامه دارد...

                                     شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 16 تير 1393 | 7:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد479

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

گروه سرگرمی ROZANEH 


من مردی را دیدم که برای گشودن قفل های بسته کلیدهایی بایسته آورد؛اما ...   




من تبلور عشق را در سیمای کهنسالانی دیدم که گذشت زمان و گلگشت زمین نتوانست این گل را بپژمرد و این تمایل را بیفسرد. 

عشق نه زمان را می شناسد و نه از زمین می هراسد.

عشق اگر از ریشه بروید و ره اندیشه بپوید،می تواند جاودانه بپاید و جانانه را بشاید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


 
من جهان را کتاب تکوین و قرآن را کتاب تدوین دیدم.به دیگر سخن جهان ،قرآنی تکوینی و قرآن،جهانی تدوینی است. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من در عرصه آفرینش هیچ پدیده ای را ندیدم مگر این که در آن فروغی فروزنده و عبرتی آموزنده دیدم.
(با الهام از سخن امام موسی کاظم علیه السلام)   

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من احیای عدالت را در فقدان آزادی ،بعید و کسب آزادی را در فقدان عدالت غیرممکن دیدم. 

ادامه دارد...
                          شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 15 تير 1393 | 6:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد478

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

کاریکاتورهای جالب مفهومی
 
من ابلهانی فرصت سوز و ثروت اندوز را دیدم که سرمایه های ملی و اجتماعی را به باد خودخواهی دادند و به چاه خودکامگی افتادند

کاریکاتورهای مفهومی, کاریکاتور و تصاویر طنز
 
من در این شهر سیاهی سیمان را بر سبزی درختان چیره دیدم.آن،چون قارچ می روید و این راه پژمردگی می پوید.


کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعیمن در این شهر مدیرانی را دیدم که همه شهر ر ا با نگاهی امنیتی و بینشی سیاستی می نگریستند.   
گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من شیرها را اسیر در قفس و شغال ها را رها از دست عسس دیدم.گاهی شیرمردان باید تاوان شیرمردی خود را با اسارت بپردازند.     

در کنج قفس پشت خمی دارد شیر 

گردن به کمند ستمی دارد شیر 

در چشم ترش سایه ای از جنگل دور 

ای وای خدایا چه غمی دارد شیر 

(ه . الف . سایه)
 


من در عرصه نبرد اندیشه ها قلم را کاراترین و ماناترین عامل پیروزی دیدم. گلوله پیام آور مرگ و ممات است و قلم مبشر حیات.آن،ریشه ها را می سوزاند و این اندیشه ها را طراوت می بخشد. 
 
ادامه دارد...
                            شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 14 تير 1393 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد477

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من زندگی را کتابی دیدم که صفحه نخست آن تولد و واپسین صفحه آن مرگ است. صفحات میانی آن را باید ما بنویسیم.امید روزی که آموزگار آفرینش املای نوشتار ما را می سنجد  ،از اشتباهات ما کمتر برنجد.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من مردمی را دیدم با جیب های خالی،اما تحت ریاست مردی با مغز خالی....

و چه تناسبی منطقی دیدم بین مغز های خالی با جیب های خالی؟! 

(با الهام از اندیشه محمود فخاری)
کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعیمن در این کویر سترون و چراگاه اهریمن چه بسیار نهال های کهنسال اندیشه را دیدم که خردستیزان با خیال باطل خود از ریشه برکندند،اما غافل از آن که برگ ها،شاخه ها و ساقه های نهال اندیشه را می توان برید و برکند،اما ریشه اندیشه هماره در حال رویش است و به دنبال پویش


کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعی

من در این شهر پزشکانی را دیدم که نه نبض و تپش سینه که وضع کنش گنجینه بیمار را می سنجیدند.آن که پولش بیش تر،بهبودش پیش تر


کاریکاتورهای جالب مفهومی اجتماعیمن چه بسیار زیرکسارانی را دیدم که تهدیدها را به فرصت ،و رذیلت ها را به فضیلت تبدیل کردند. 

ادامه دارد...
                               شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 13 تير 1393 | 5:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد476

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

  من مردم تاريخ ساز اين شهر را چون راكبان چرخ فلك ديدم كه يك نفر همه آنان را سوار مي كند و پس مدتي گرداندن دوباره در همان نقطه پياده مي كند....

و راكبان خوشحال اند كه به مقصد رسيده اند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org  

من پرندگانی را دیدم که با اعتماد وافر و اطمینان خاطر روی شاخه ای نشسته بودند.

آنان از شکستن شاخه نمی هراسیدند؛ زیرا اعتماد آن ها به بال شان بود ،نه به نهال شان. 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من خزان برگریز و پاییز دل انگیز را دیدم .

آن چه که از چشم شاخساران بر خاک می ریخت، نه برگ های زرین،که خون دل زمین بود. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من کودکی خیابانی را دیدم که با ترازوی گرسنگی وزن سیری مردمان مرفه را می سنجید و بر سیمای عدالت اجتماعی رنگ تیره می پاشید.  

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org


من «از کوره در نرفتن» را به هنگام خشم بهترین راه «پختگی» دیدم. 

ادامه دارد...
                                  شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 12 تير 1393 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد475

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من انگيزه هر حركت را در اين ديدم كه تشنه با آب، سيراب مي شود و دشنه با خوناب. آن با آب ،حيات مي گيرد و اين با خوناب،حيات را مي گيرد!

من زندگي را سرسره اي ديدم كه تا تاب و توان داريم، از آن بالا مي رويم و چون رمق رفت و عمر از رونق افتاد،از سراشيبي عمر سرازير مي شويم و به سوي تقدير مي رويم.خوشا آنان كه جسم را به خاك مي سپارند و روح و روان را به افلاك!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من درياچه اروميه را مسئله اي در حال زوال و درسي پرقيل و قال ديدم كه از كتاب جغرافيا به كتاب تاريخ منتقل شد! (با الهام از تعبير مهدي چوبينه)

05 Zesht[WwW.KamYab.IR] زیبایی هایی نهان در زشتی های عیان

من در متن زشتي هاي عيان،زيبايي هاي نهان را ديدم.آن گاه كه جنگ، سيماي كريه خود را مي نماياند،صلح و آشتي نيز مي تواند وجه وجيه خود را نشان دهد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من چون تبغ هاي بي برش و ابرهاي بي بارش را ديدم ،شخصيت عالمان مايوس و آگاهان چاپلوس در نظرم جلوه گر شد كه سر در «آخور» پيوسته و چشم بر «آخر» بسته اند .

آنان كه حقيقت را نمي فهمند،ابله اند و آنان كه مي فهمند و دل به آخور بسته اند،تبه كارند.

اينان گوش را به «ناله»ها بسته اند و دل را به «نواله»ها!

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 11 تير 1393 | 10:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد474

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من توده اي كوچك با حجمي اندك را از يك پيام آسماني ديدم كه از فراز قلل قرون به سوي دشت هاي اكنون فروغلتيد.

در طول زمان و در عرض زمين، در اين سفر از فراز افلاك به سوي دامنه خاك، در هر ذره زمين و هر لحظه زمان افزونه اي به آن چسبيد تا كم كم امروزه به صورت بهمني عظيم و توده اي حجيم بر روي باورهاي ترد فروآمده و همه گمانه ها را فرومي كوبد و انديشه ها را مي روبد.

عکس نوشته های طنز و خنده دار

من مديري را ديدم كه نه با وعده و وعيد كه با تدبير و كليد آمد؛اما ترفندهای رانت خواران كليد را چنان فرسود كه هيچ قفلي را نمي گشود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من آنگاه كه بي نيازي را در قناعت، و كرامت را در حريت ديدم،توانستم نه تنها صداي سكوت كه نداي ملكوت را بشنوم. ندايي رسته از نان و نام و ندايي گسسته از مسند و مقام.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

16 Aks Neveshteh Tanz[WwW.KamYab.IR] عکس نوشته های طنز کمیــاب :)

من افراد موفق را ديدم كه بر روي هر دره هولناك شكست،پلي از اميد مي ساختند. اينان بر اين باورند كه شكست نه كلام ترديد،كه پيام اميد است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من روضه رضوان را بهشتي برازنده و  گستره اي گسترده ديدم به فراخناي خاك تا افلاك و به درازناي ازل تا ابد. بهشت نه مقصدي دست يافتني،كه هدفي ساختني است.بهشت نه در جابلقا و جابلسا و نه در عرش و آسمان ها ، كه در همين زمين است كه بايد به دست ما انسان ها ساخته و براي همه دوران ها پرداخته شود.

(با الهام از قرآن كريم)

وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ

(آل عمران،133)

مذهب زنده دلان خواب و فراموشي نيست      

  در همين خاك جهان دگري ساختن است

ادامه دارد...

                                 شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 10 تير 1393 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد473

    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من جزم انديشي را بدتر از روان پريشي و آن را بت واره اي شرك آميز و صنمي خردستيز ديدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من شك را پلكاني متعالي و نردباني براي تعالي ديدم . 

شك گذرگاهي براي نيل به افلاك ،ولي ايستگاهي خطرناك است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من انسان را موجودي مضطرب ديدم كه تنها ايمان به او امنيت مي بخشد. 

ايمان آشيانه آفتاب است و ضد اضطراب.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من پوشاكي كبير بر اندامي حقير ديدم و رمز و راز عقب ماندگي ملل توسعه نيافته و در بند استبداد درمانده را فهميدم.

در اين جوامع مسئوليت هاي بزرگ را بر دوش افراد كوچك نهاده اند و كارهاي حقير را به شخصيت هاي كبير واگذاشته اند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.org

من دگم انديشان و جزم كيشان را ديدم كه در مغز، سنگي سنگين گذاشتند و آن را تبلور يقين انگاشتند. 

از آن پس در برابر هر گونه ترديد برمي آشفتند و هيچ شكي را نمي پذيرفتند.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 9 تير 1393 | 8:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 182 183 184 185 186 ... 241 صفحه بعد