وب نامه مطهر
مقالات و سروده ها و روزنوشت ها و معرفی آثار
نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/6
-----------------------------------------
#شفیعی_مطهر-
---------------------------------------------
مباني ديني تحزب
-------------------------------------------
« ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون »
(آل عمران ، ۱۰۴)
باید از شما مسلمانان برخی ، خلق را خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکوکاری امر کرده ، از بدکاری نهی کنند و اینان که به حقیقت واسطه هدایت خلق هستند ، در دو عالم در کمال پیروزبختی و رستگاری خواهند بود .
« کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله » (آل عمران ، ۱۱۰)
شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که ، برای آن قیام کردند ( که برای اصلاح بشر) مردم را به نیکوکاری وادار کنند و از بدکاری بازدارند و به خدا ایمان آورند .
امر به معروف و نهی از منکر دو وظیفه همگانی و تکلیف عمومی است که ، به موجب آن همه افراد جامعه بنا بر اصل « نظارت عمومی » در برابر همه امور جامعه میئول هستند . در جامعه اسلامی هر فرد به تنهایی پاسخگوی همه رویدادها و مسائلی است که در جامعه او می گذرد . ممکن است این سوال مطرح شود که ، در یک جامعه طاغوتی و در زمان یک حاکم خودکامه ، یک فرد چگونه می تواند او را از ستم باز دارد ؟
پاسخ این است که : آری ، یک فرد عادی نمی تواند در برابر یک حکومت خودکامه بایستد . بعضی از افراد قشری نگر، کوتاه بین و ساده اندیش در ارزیابی عمده منکرات جامعه به مواردی چون بدحجابی و موسیقی مبتذل بسنده می کنند ، در حالی که در جامعه منکری بزرگ تر از ظلم حاکم نیست . امر به معروف و نهی از منکر در موارد جزئی و انفرادی توسط هر فرد معمولی ، ممکن و عملی است ، اما جلوگیری از منکرات بزرگ حاکم بر جامعه از توان یک فرد خارج است . در چنین مواردی نیاز به تجمع ، تشکل ، انجمن ، گروه ، اتحادیه و تشکیلات احساس می شود . در آنجا افراد مسلمان به منظور انجام مطلوب این وظیفه شرعی ، اجتماعی و سیاسی باید گرد هم آیند و با تشکیل احزاب ، انجمن ها و گروه های مختلف سیاسی ، مذهبی ، فرهنگی ، اجتماعی و علمی و...مشترکا با منکرهای حاکم بر جامعه مبارزه کنند .
در جهان امروز «نهی » ازمنکر های بزرگ و مهم به صورت انفرادی ممکن و میسر نیست . ضرورت ایجاب می کند که افراد در قالب احزاب و انجمن ها متشکل شوند و به صور قانونی و با برنامه ریزی های علمی « معروف » ها را در جامعه نهادینه کنند و با « منکر» ها به مبارزه اصولی بپردازند .
حضرت امام حسین (ع) در حالی برای اجرای رسالت « امر به معروف» و « نهی از منکر» علیه دستگاه خودکامگی یزید قیام کرد ، که در جامعه او هزاران «منکر» دیگر هم وجود داشت ، اما بر این باور بود که منکری بزرگ تر از حکومت خودکامه اموی نیست .
وجود احزاب در هر جامعه می تواند افکار و سلائق گوناگون و متفاوت را پوشش دهد. به دیگر سخن ، شهروندان می توانند با همفکران و هم مسلکان خود ، آرمان ها و نظریات مشترک خود را در قالب طرح ها و برنامه های اجرایی ، به وسیله رسانه های گروهی ارائه دهند . احزاب قانونی مخالف دولت می توانند به صورت قانونمند و نظام دار ، موشکافانه برنامه هاو شیوه های اجرایی دولت را با نظارت و نقد مسئولانه و دقیق خود پوشش دهند . هنگامی که همه افکار و نظریات و سلایق گوناگون و مختلف به صورت رسمی و قانونی در عرصه جامعه به طور شفاف مطرح شود ، دیگر هیچ اندیشه و تفکری به صورت زیر زمینی و مخفیانه بروز نمی کند و فعالیت های طرفداران و باور مندان آن به شکل حرکات مخرب و بحران زا ، حوادث تلخ نمی آفریند .
در صورت عدم وجود احزاب ، بعضی از اندیشه ها فرصت عرضه صحیح و منطقی و قانونی نمی یابند . ناگزیر از راه های خطرناک و مخرب و مخفیانه به صورت شورش ، شایعه پراکنی ، شعارنویسی روی دیوارها و انتشار شب نامه ها ، طریقی و منفذی برای ابراز وجود ، جست وجو می کنند . استمرار این شیوه به گسل های ژرف اجتماعی تبدیل شده و نهایتا زلزله های وحشتناک و تکان دهنده ای در عرصه اجتماع ایجاد می کنند .
ادامه دارد...
@amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات
موضوعات مرتبط: مقالات
تاريخ : چهار شنبه 5 اسفند 1394
| 11:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(201)
-----------------------------------------------
« کسب کمال» یا « ارضای آمال»؟!
----------------------------------------
من بخيلي را ديدم
كه براي ثروت خود «حصار» بود
و براي وارثان،« انباردار».
او شبانه روز می دوید و مال را فقط « می اندوخت».
و تن و جان را در آتش حرص و طمع «می سوخت»!
من مشکل او را نه «بالینی»، که در «جهان بینی» دیدم!
او دنیا را نه «وسیله کسب کمال»، که «شیله منتهای آمال» می پنداشت
و همه توش و توان خود را به « گردآوری مال»
و «ارضای آمال» «می گماشت»!
دنیا را باید با «نگرشی بهتر نگریست»
و با «بینشی برتر زیست»!
------------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------
شیله: حیله،مکر،خدعه
بالینی: در اصطلاح پزشکی چگونگی و حال بیمار در مدت بستری بودن،مطالعه و بررسی عملی ناخوشی ها در بیمارستان
@amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تاريخ : چهار شنبه 5 اسفند 1394
| 9:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/5
----------------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------
مفهوم شناسی تحزب /3
-------------------------------------------
تعدد احزاب و پدیده تقسیم قدرت در جامعه از جمله تبعات اعتقاد به اصل تفکیک قوا در جوامع دموکراتیک و پارلمانی است و لازم و ملزوم یکدیگرند؛ چرا که اگر به تاریخ پیدایش احزاب نظر بیفکنیم، همزمان با آیین های انتخاباتی و پارلمانی زاده شدند و توسعه یافتند و ماموریت آنان در عین حال سپردن معتمدان به یک نامزد انتخابات بود. همچنین در چارچوب مجالس مقننه نیز گسترش گروه های پارلمانی که نمایندگان یک گرایش واحد را به منظور اقدامی مشترک جمع می کرد، دیده می شد. این نزدیکی نمایندگان در سطح بالا طبعا منجر به این می شد که کمیته های انتخاباتی آنان در پایه، اقدام به اتفاق کنند. بدین سان نخستین احزاب سیاسی به وجود آمدند. بنابراین ظرافت ویژه ای میان نهاد انتخابات و وجود احزاب به چشم می خورد.
در جوامعی که تحزب معنا ندارد، هر چند که ظاهرا وحدت ملی را داریم و نخبگان با سرپوش نهادن بر تعدد و تنوع یا حتی تضاد و خواسته های مردمی سعی در به نمایش گذاشتن هر چه بیشتر این وحدت توهم انگیز دارند، مع الوصف به علت عدم تمایز میان خواست های اقشار و گروه ها و کانالیزه نشدن آن ها علاوه بر این که گفت وگو و ارتباط میان نخبگان و توده را با اشکال مواجه می سازد، فرآیند نهادسازی و نقش پذیری گروه های مختلف اجتماعی و سیاسی و... را مختل می سازد. لذا معمولا با جوامعی توده وار مواجه می شویم که «فرد» در آن احساس بی هویتی می کند.
مستحیل شدن فردیت در بطن یک توده بی شکل (و نه به شکل گروه ها و اجتماعات مشخص) این امر را به ذهن متبادر می سازد که هر کس باید به تنهایی گلیم خویش را از آب بیرون بکشد و هیچ تشکیلات و گروه سازماندهی شده ای نیست که از آن طریق بتوان اعمال نفوذ یا احیانا احقاق حق کرد. توالی این جریان لجام گسیختگی اجتماعی و مخدوش شدن اخلاقیات و اعتقادات فرد و جامعه است که به واسطه درگیر شدن مردم در مسائل جزئی و روزمرگی حاصل می شود.
در جوامع توتالیتر به منظور ایجاد هویت در افراد از ساز و کارهای ویژه ای سود برده می شود، به عنوان مثال استفاده از وسایل ارتباط جمعی و تبلیغات گسترده و یک جانبه و انتقال اخبار و اطلاعات جهت دار به منظور استحاله فردیت افراد در درون جمع (که تبعات ویژه روانی خود را داراست) از جمله ابزارهای لا زم برای توده وار نگه داشتن افراد جامعه به حساب می آید، تا از این طریق نخبگان حاکم بتوانند قدرت بلا معارض خود را حفظ کنند.
با توجه به کارکرد آموزشی احزاب که در ارتقای شعور سیاسی موثر بود، از یک سو در بالا بردن میزان مشارکت سیاسی مردمی (و نیز در از بین بردن پدیده بی تفاوتی اجتماعی و سیاسی که معمولا جنبش های توده ای و انفجارهای سیاسی از پیامدهای آن می باشد) حائز اهمیت است . از سوی دیگر افراد جامعه را در پروسه گذار از مفهوم سیاست زدگی که طی آن نخبگان توانایی بسیج و تجهیز نیروها را در راستای منافع و مصالح خود دارند، به مفهوم سیاسی شدن کمک می کند. بدین وسیله مردم به عنوان تصمیم گیرنده و عامل و نه به صورت ملعبه دست نخبگان در بطن نظام ایفای نقش می کنند.
احزاب به واسطه در دست داشتن برنامه و استراتژی های خاص خود در صدد رفع مسائل ملی و عمومی جامعه هستند. لذا به منظور بالا بردن توان پاسخگویی خود در برابر نیازهای مطروحه از جانب مردم، لا جرم از به کارگیری افراد لایق و کاردان و متخصص بدون در نظر گرفتن وابستگی های قومی، نژادی و ایدئولوژیک و... می باشند. این امر در بهسازی امور و دامن زدن به یک نظام شایسته سالاری و انتخاب افراد برحسب درجه شایستگی و تخصص نتیجه دیگری ندارد.
وجود احزاب در نهادینه شدن قدرت و کسب حقانیت لازم از طریق یک فراگرد دموکراتیک و پذیرش و رعایت قواعد بازی در درون نظام وهمکاری مسالمت آمیز و رقابتی نیروهای اجتماعی که احزاب نمایندگی آن ها را به عهده دارند، ضروری است. لذا پرهیز از خشونت های سیاسی و اجتماعی در سطح جامعه و انتقال آن ها در تضادها از سطح جامعه به نهادهای ویژه (نظیر پارلمان) مصالحه اجتماعی و ثبات سیاسی را به همراه دارد.
به واسطه این ثبات است که دیگر بخش ها و ساختارهای جامعه در طول زمان کارکردهایشان را اصلا ح می کنند و درنهایت توان پاسخگویی نظام را افزایش می دهند. به عبارت دیگر ایجاد ثبات در فرایند نوسازی جوامع مستلزم نهادسازی است و در مجموع بدین خاطر است که هر نظام سیاسی ناگزیر از ایجاد نهادها و ساختارهای لازم است تا بتواند قدرت را تثبیت کند و پاسخگوی نیازها باشد.
آیت الله طالقانی بر این باور است که:
«هیچ حزب و جمعیتی هم حق ندارد برای خودش سهم بزرگ تری در نظر بگیرد و از این جهت حکومت را در انحصار خود بگیرد.»
(از آزادی تا شهادت، ص ۶۷)
«ما هیچ وقت در اسلام نمی توانیم تحمل کنیم که استبداد جایش را به یک حزب و یا استبداد دیگری بدهد.(همان،ص ۷۸)
تأسیس تشکل ها می تواند جامعه را درمسیر اهداف خود راهنمایی کند.
«سیمورمارتین لیپست» نظریه ثبات دموکراتیک خویش را در کتاب «انسان سیاسی» عرضه داشت. وی برای استقرار دموکراسی سه شرط لا زم و اساسی را متذکر می گردد.
الف) مجموعه ای از ارزش ها که نهادهایی از قبیل انتخابات، احزاب سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی فکر را به رسمیت بشناسد.
ب) فرد یا افرادی که به صورت رسمی قدرت سیاسی را در اختیار داشته باشند.
ج) فرد یا افرادی که به صورت رسمی و علنی در تلاش برای کسب قدرت می باشند.
وجود احزاب به خاطر فراهم سازی زمینه های لازم جهت نیل به یک نظام شایسته سالاری و نیز به عنوان نیرویی است در جامعه که از مکانیسم کنترل و توازن در میان دیگر ساختارها و نهادهای جامعه برخوردار است و در جلوگیری از هرگونه انحراف و فساد تلاش می کند. همچنین احزاب نیرومند مکانیسم های نهادی، دفاعی و پوششی نظام سیاسی را در برابر نفوذ بیگانگان فراهم می آورند.
در نظام های سنتی از فعالیت احزاب جلوگیری می شود؛ اما در بیشتر موارد نخبگان سنتی می کوشند گروه بندی هایی میان نخبگان ایجاد کنند و به آن ها اجازه دهند تا در چارچوب پارلمان و در صورت عدم وجود پارلمان در داخل دستگاه اداری با یکدیگر به رقابت بپردازند.
«تاریخ تحزّب ایران در سدۀ گذشته بیانگر بیماری مزمن و ناکارآمدی احزاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده است و متأسفانه احزاب در این دوره نتوانستند قابلیت و تواناییهای خود و کارویژههای مطلوب «حزب» را نشان دهند، اهداف تأسیس این پدیدۀ سیاسی را محقق سازند و خود به عنوان مولود حرکتهای سیاسی، به جریانهای سیاسی کارآمد، پویا و بادوام منجر گردند. حتی انقلاب اسلامی نیز، که با وقوع خود، تحول عظیمی در بینش سیاسی مردم و نخبگان ایجاد کرد و به مشارکتهای سیاسی گستردۀ عموم انجامید، هنوز نتوانسته است با آفات موجود در حوزۀ عملکردی این پدیدۀ سیاسی مقابلۀ کامل نماید و کشور همچنان با بیماریهای بهجامانده از گذشته احزاب مواجه است. ضروری است علل این ناکارآمدی شناسایی و درمان آن آغاز شود و از سوی دیگر مردم و دولتمردان صبر و تحمل لازم را برای طی دوران نقاهت احزاب داشته باشند و احزاب و نخبگان نیز با آسیبشناسی لازم و ایجاد زمینههای «خودانتقادی» به تسریع گذران این دوران کمک نمایند.
البته تمامی علل ناکارآمدی احزاب ایرانی داخلی نیست، بلکه حزب و تحزّب، در کلیه نظامها و عرصههای سیاسی خارجی و بهویژه در جهان سوم، بسیار آسیبپذیر است و بعضی از مشکلات اساسی آن ها، مانند طبع الیگارشیک، سازمانمحوری، امکان دولت ساخته شدن و... ریشۀ جهانی دارد. متأسفانه احزاب در جهان سوم، بهدلیل ضعف جامعۀ مدنی و مشکلات اقتصادی و فرهنگی، با ناکارآمدیهای فراوان مواجهاند؛ بنابراین باید گفت که پدیدۀ حزب و تحزّب، برای حفظ کارآمدی و انجام دادن بهینۀ کارویژههای خود، دائماً به مراقبت و بهینهسازی نیاز دارد و باید اندیمشندان و نخبگان حزبی و غیر حزبی و اعضا این کار را به طور دائم انجام دهند.
متأسفانه دولتهای بعد از انقلاب نیز، در تعامل با احزاب، رویکردی افراطی یا تفریطی داشتهاند . اقبال افراطی یا ادبار تفریطی به احزاب از سوی دولتمردان جوابگو و منتج به کارآمدی آن ها نیست . این تشکلها میتوانند نمایندۀ نهادهای مدنی و مردمی باشند و در کشور ما باید دورۀ تکامل و بلوغ طبیعی خود را طی کنند، ازهمینرو باید برای کارآمدی پدیدۀ تحزب بیشتر مساعدت کرد و فقط در این صورت است که با تمهید سایر ملزومات، احزاب و در نتیجه جریانهای سیاسی سالم و کارآمد توان ظهور، شکوفایی و فعالیت در عرصۀ کشور را خواهند یافت.»
---------------------------------------------
(دکتر اخوان کاظمی،بهرام، اینترنت)
----------------------------------
ادامه دارد...
موضوعات مرتبط: مقالات
موضوعات مرتبط: مقالات
تاريخ : سه شنبه 4 اسفند 1394
| 14:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(200)
-------------------------------------------
«روند آزمون» یا «ترفند افسون»؟!
---------------------------------------------
من «گاه و بیگاه» و در عمر« کوتاه» اشتباهات زيادي را ديدم.
چون نمي توانستم پیامدهایش را«جبران » و دردهایش را «درمان» كنم ،
نام آن ها را «تجربه» نهادم.
زندگی بشر مجموعه ای از «آروین » و « تبیین» است!
گاه انسان در «روند آزمون» به «ترفند افسون» گرفتار می شود!
مشکل بشر خطاکردن نیست،
بل که مشکل اصلی درس نگرفتن از «آروین»
و عبرت نگرفتن از« پیامدهای واپسین» است!
خطا و اشتباه نه در «بافتار » و «ساختار»،
که در «تکرار» است
که زندگی را« ویران»
و دنیا را « پریشان» می کند!
-----------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
—----------------------------------
آروین: آزمایش،امتحان،تجربه
تبیین : بیان کردن،آشکارساختن،توضیح و تفسیر
ترفند: مکر،حیله،تزویر،دروغ،سخن بیهوده
افسون: حیله،تزویر،مکر،نیرنگ،دمدمه جادوگران
بافتار: مجموعه سلول هایی که شکل و ساختمان یکسان دارند و کار مشترکی انجام می دهند.
@amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تاريخ : سه شنبه 4 اسفند 1394
| 12:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/4
---------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
----------------------------------------
مفهوم شناسی تحزب /2
---------------------------------------------
«حزب به معنای تشکل است، شکل دادن و شکل گرفتن برای نیروها. آن تشکیلات اجتماعی که بتواند طرح و برنامه هماهنگ را به وجود بیاورد، به آن میگوییم حزب».
این تعریف شهیددکتر بهشتی از حزب است، از نظر او تشکل و تحزب قدرت تربیت کادر و نیرو را برای جامعه اسلامی ایجاد میکند، تا با جابهجایی نسل اول و دوم، جامعه با مشکل مواجهه نشود.
در نگاه دکتر بهشتی تشکل دو گونه است؛ الهی و غیرالهی، «تشکل الهی آن است که نیروهای مؤمن به خدا بگویند: ما متشکل میشویم تا در حد توانمان از این ارزشها دفاع کنیم و صاحبان این ارزشها در نظر ما محترم و معتبرند، هر کجا باشند، خواه داخل تشکیلات باشند خواه خارج از تشکیلات؛ این تشکیلات الهی میشود.
این تعریف منجر به شکلدهی کانونهایی در اوایل دهه چهل شمسی توسط وی شد که پس از آغاز نهضت امام خمینی و ادغام آن ها با چند تشکل مشابه با نظر بنیانگذار کبیر انقلاب تبدیل به یک حزب شد. از این منظر شاید بتوان آیتالله بهشتی را پایهگذار تحزب در انقلاب اسلامی دانست. در خصوص نقش شهید دکتر بهشتی در انجام فعالیتهای سیاسی، همین بس که ایشان در مورد تحزب سه روز قبل از شهادت خود همچنان تصریح میکرد که ما بر ایجاد یک تشکل اسلامی پافشاری داریم بهشرط آن که اولاً این تشکل، الهه و بت نشود؛ زیرا گاهی تشکل برای انسان بت میشود و آن را میپرستد که این آفت حزبگرایی است. دوم این که این تشکل لهو، نشود. اسباب بازیچه و سرگرمی و باندبازی نشود و سوم این که این تشکل لغو نشود؛ چراکه این تشکل باید در خدمت خودسازی و دیگرسازی و در خدمت جامعه و مردم قرار بگیرد و اگر به درد نخورد، لغو میشود و چیز لغو بهتر است در جامعه ایمانی اسلامی نباشد. »
(محمد مهدي اسلامي ،روزنامه کارگزاران،ش۴۸۷، ۱۷/۲/۱۳۸۷)
با كمال تأسف، يكي از مشكلات مهمي كه جامعه ما دارد، جامعه گريزي جامعه ماست. شما نگاه كنيد به ادبيات ما و مطالب اجتماعي كه در طول اين هفت، هشت، ده قرن به خصوص پيدا شده است و ببينيد چقدر درون گرايي ها و فرد گرايي هاي صوفيانه، بر همه اين آثار حاكم است. اين ها مستقيماً ناشي از استبداد هايي است كه گاهي هم به نام دين بر جامعه حاكم شده است و انسان براي گريز از اين دنياي سخت به درون خود پناه برده است و يك نوع فردگرايي در جامعه اي است كه همه افراد در آن احساس مسئوليت و حضور و مشاركت مي كنند و اين مستلزم تحمل يكديگر، مستلزم حاكميت گفت وگو و تبادل نظر در جامعه و در فضايي است كه هيچ تحميلي در آن نباشد و مستلزم آزادي است.
البته هر جامعه اي، آزادي را در چارچوب هاي خاص خودش قبول دارد و ما و قانون ما و نظام ما، نظام اسلامي است و حدود را هم قانون معين كرده است و هيچ كس هم حق ندارد كه خارج از آن حدود، نظريات خودش را به عنوان حق مطلق به هر قيمتي تحميل كند. حد و حدود هم در نظام ما معلوم است و اخلال به مبناي اسلام و مخالفت به حقوق عمومي كه اين حد به اين جا كه رسيد، ديگر انساني حق ندارد كه هر طوري كه مي خواهد بگويد يا بكند ،يا آن كار را انجام بدهد، ولي حد، حدي است كه قانون معين كرده است.
احزاب در راستای تعیین و ترسیم برنامه های کلان و استراتژیک و نیز رسیدن به منافع و اهداف ملی گام بر می دارند و به گفته پروفسور دووژه «عرصه فعالیت احزاب در قالب یک نظام سیاسی و ملی است»: برخلاف گروه های ذی نفوذ که صرفا منافع طبقاتی و گروهی خویش را منظور می دارند و از این رو تفاوت های عمده ای میان این دو وجود دارد. عضوگیری احزاب از میان توده و نفوذ به عمق لایه های اجتماعی و همچنین ایجاد امکانات مربوط به آموزش های سیاسی و ایدئولوژیک و حزبی و تسهیل فراگرد جامعه پذیری سیاسی، که طبعا در ارتقای سطح کیفی آموزش و درگیر ساختن افراد به فعالیت های حزبی و بالا بردن میزان مشارکت سیاسی (که نقطه مقابل بی تفاوتی است) موثر است، از دیگر کارکردهای حزب محسوب می شود.
مردم بايد آزادانه بينديشند، بنويسند، بگويند و عمل كنند، و براي اين كه صدايشان به گوش حاكميت برسد و نيز براي تحقق آرمان ها و انديشه هاي خود بايد در قالب احزاب، جمعيت ها، انجمن ها و اتحاديه ها متشكل شوند.
تجارب تاريخي حاكي از عدم موفقيت اصل تحزّب در كشورهاي جهان سوم از جمله ايران است. آقاي سيد محمد خاتمي علل شكست تجربه تحزّب در اين كشورها را چنين ارزيابي مي كند:
«تشكل واقعي از نهاد مردم شكل مي گيرد و نمايندة واقعي گرايش هاي موجود در جامعه است. تشكل ها مي توانند نماينده بخشي از مردم باشند، نه ارباب مردم، و بايد از موضع پايين به بالا با مردم صحبت كنند، نه به صورت تحكّم، مشكل تشكّل ها در جهان سوم اين است كه روند شكل گيري تشكّل ها از بالا به پايين است. تشكل ها دولتي هستند، نه مردمي. به همين دليل است كه رشد نمي كنند. تشكلّ ها بايد مباني و مواضع خود را تبيين كنند و داراي نشريه باشند و با مردم سخن بگويند.»
(سلام ،۶/۶/۷۶)
ادامه دارد...
موضوعات مرتبط: مقالات
موضوعات مرتبط: مقالات
تاريخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
| 15:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(199)
----------------------------------------
«کُشتن» یا « کاشتن»؟!
---------------------------------------
من دلي را ديدم كه در « آنی شكست»،
اما دریغا با گذشت عمری «به هم نمي پيوست».
بنابراین دانستم که در« نوازش دل ها» و « گشایش مشکل ها»،
«کشیدن بار انبوه» به که «چشیدن زهر اندوه».
در بوستان انسانیت «گلشنی از محبت کاشتن»
به که« دشمنی را با خشونت کُشتن»!
با خشونت دوست،دشمن می شود
با محبت خار،گلشن می شود
----------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
@amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تاريخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
| 8:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/3
-----------------------------------------
#شفیعی_مطهر
----------------------------------------
مفهوم شناسی تحزب /1
------------------------------------
تحزب يك بحث اجتنابناپذير است. هيچگاه بر پایه دیدگاههای فردي و مبتني بر نظریات افراد، نميتوانيم جامعه را بسازيم. بايد نظریات افراد، پخته و سپس مطرح شود. احزاب بهترين جايي است كه اين نظریات با همديگر جمع میشود و يك جمعبندي نهايي قابلقبول از آن جمعبندي اوليه بيرون میآيد.
تحزب يك تجربه جهاني و تاریخی است. ايران هم كشوري است كه بر مبناي مردم سالاري استوار است و مردم سالاري، يعني اينكه واقعا گروههاي مردم بتوانند با سليقههاي گوناگون، دور هم جمع شوند و نظریات و دیدگاههای خودشان را با هم هماهنگ كنند تا بتوانند سخن خودشان را مطرح و از آن دفاع كنند.
حزب در اصطلاح
تعاریف مختلف و متفاوتی درباره حزب از جامعهشناسان و دانشمندان علوم سیاسی و در قوانین ارائه شده است. بعضی از این تعاریف حالت توضیحی (Discribtive) دارند. این طیف ویژگیهای جمعی و شایع احزاب را مورد توجه قرار داده، ابعاد مختلف احزاب، از کسب رای، مشارکت، رقابت و... را توضیح میدهند. مثلا در یک تعریف توضیحی از حزب میگوییم:
«حزب مجموعهای از شهروندانی است که به وسیله علایق و خواستههای جمعی یا منافع مشترک دور هم جمع شدهاند و با دیگر گروهها و منافع آنان تقابل دارند».
در مقابل، برخی از تعاریف هنجاری (Normative) هستند. مانند تعریف موریس دوورژه: «احزاب جزیی از تشکیلات سیاسی هستند که هدف مستقیم آن ها به چنگ آوردن قدرت یا شرکت در اعمال آن است. احزاب در پی آنند که در انتخابات، کرسیهایی به دست آورند، نمایندگان و وزرایی داشته باشند و حکومت را به دست گیرند.»
قانونگذار ایران نیز در ماده 1 قانون فعالیت احزاب، مصوب 1360 تعریف مختلطی از حزب ارایه میدهد.
حال با توجه به تعاریف فوق و تعریف ماده 1 قانون فعالیت احزاب، در تعریف حزب میگوییم:
«حزب نهاد و سازمانی است منظم در درون یک نظام سیاسی که از اشخاص حقیقی تشکیل شده و دارای یک هدف و آرمان خاصی هستند و دارای اساسنامه و مرامنامه خاصی بوده و در سایه رعایت و پیروی کردن از اصول قانون اساسی در پی فتح قدرت عمومی است».(سپهر منصوري،عباس،اينترنت)
ادموند برگ در تعريف حزب ميگويد:
«حزب گروهي از افراد جامعه است که با يکديگر متحد شده و بر مبناي اصول خاصي که مورد قبول همه آنهاست براي حفظ و توسعۀ منافع ملّي ميکوشند»
(دکتر حسن محمدينژاد، احزاب سياسي، صفحه 16)
جيمز ماديسون حزب را متشکل از افرادي ميداند که «چه در مقام اکثريت و چه در مقام اقليت براساس منافع يا هدفهاي مشترک خود که با منافع و هدفهاي ساير افراد و نيز منافع و هدفهاي دائمي و کلي جامعه در تضاد است با يکديگر طرح اتحاد ريختهاند.» (حسن محمدينژاد، همان، ص 235).
لنين در کتاب «چه بايد کرد» در تعريف حزب آورده است:
«يک گروه کوچک از افراد قابل اعتماد با تجربه و معتقد به اصول انقلاب که داراي نمايندگان مسئول و وظيفهشناسي در نواحي مهم بوده و روابط مخفيانه با يکديگر داشته باشند و اقدامات انقلابي را حرفۀ اصلي خود قرار دهند.»
( لنين، چه بايد کرد، صص 36 و 35)
«حزب در حقیقت گردهمایی پایدار گروهی از مردم تحت لوای جریانها و جناحهای سیاسی است که عقاید مشترکی دارند، و با پشتیبانی آن ها برای به دست آوردن قدرت سیاسی از راههای قانونی مبارزه میکنند.
میتوان چهار ویژگی سازمان، ایدئولوژی، قانونی بودن و مبارزه برای کسب قدرت را عامل تشخیص حزب از غیر آن دانست، اما باید اذعان نمود که این چرخه و فرایند سیاسی و پیدایش و تکوین احزاب سیاسی در ایران معاصر، پیش از انقلاب اسلامی، سرنوشتی غمانگیز داشته است؛ زیرا هیچگاه احزاب و تشکلهای سیاسی از فضای آزادی برای تکامل سازمانی و فکری در هیچ برههای بهرهمند نبودهاند. برخلاف دنیای غرب و ممالک دموکراتیک جهان، که احزاب سیاسی ــ در پی تکامل و توسعۀ نظامهای پارلمانی ــ از درون مجلس نمایندگان برخاسته و پا به عرصۀ رقابتها و کشمکشهای سیاسی بر سر تصاحب قدرت نهادهاند، در ایران تحزّب فرایندی معکوس داشته است؛ چه احزاب سیاسی تقریباً همزمان با پیروزی انقلاب مشروطه و به طور مشخص در مجلس دوم سر بر آوردند و نارساییهای فکری و سازمانی، فقدان تشکیلات کارآمد و مساعد نبودن فضای فرهنگی ــ اجتماعی جامعه و بستر سیاسی، سرانجام احزاب و تشکلهای سیاسی را به جریانهای زودگذر و ناپایدار تبدیل کرد.
طی تاریخ یکصدسالۀ تحزّب در ایران، صدها حزب و تشکل سیاسی ظهور نمودهاند . بدیهی است اشاره به یکیک این تشکلها و فراز و فرود و نوع عملکرد آن ها خود مجال گستردهای میطلبد، ازهمینرو در این نوشتار، به منظور شناختن بعضی از جریانهای مهم سیاسی ایران، اجمالی از این تاریخ و جریانشناسی حزبی و دورههای تحزّب شرح داده شده است.»
(دکتر اخوان کاظمی،بهرام، اينترنت)
ادامه دارد...
@amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات
موضوعات مرتبط: مقالات
تاريخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
| 16:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(198)
----------------------------------------------------------
از« ستیغ درخشیدن» و «بی دریغ بخشیدن»!
----------------------------------------------------
من «كوهساران فلك فرسا» و «دل های ملك آسا» را ديدم
آن، پر از چشمه هاي« زلال آب » بود،
و این ،پر از «خون ناب» .
من در این « خاطرهاي نژند»،«خاطره هایي شکوهمند» ديدم
خاطره هایی «مهرآمیز»،اما چون تيغ« تيز» بودند .
تیزی آن تيغ ،رگ ها را نمي بريد،
اما دل ها را زخمي مي كرد.
انسان های بزرگ دلی«محزون و پرخون»،اما سیمایی«گلگون» دارند؛
دل ها،«نژند» دارند و بر لب ها «لبخند»؛
غم ها در دل« نهان» و شادی ها در چهره،«عیان»؛
اینان خود را «می سایند» تا دیگران «بیاسایند»!
سختی ها را« تحمل»،اما بر دیگران« تحمیل» نمی کنند!
صد «گریوه» را «می پیمایند»،تا «گره »ای از کار دیگران « بگشایند»!
در تاریکی های «اضطراب» چون «آفتاب» «می درخشند»
و به همه شب زدگان نور و نوا « می بخشند»!
چه زیباست از« ستیغ درخشیدن»
و «بی دریغ بخشیدن»!
-------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
—-------------------------------------
نژند: اندوهگین، افسرده،پژمرده،خشمگین
سودن: ساییدن،کوبیدن،سفتن،نرم کردن
گریوه : پشته،تپه،گردنه کوه
ستیغ: راست و بلند ایستاده چون ستون ،قله کوه
@amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تاريخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
| 7:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | نقش تحزب در جذب مشارکت عمومی/2
--------------------------------------------
مشاركت مردم، راه تعديل قدرت است
--------------------------------------------
گسترش و تعميق مشاركت مردم در همه امور جامعه و حكومت در قالب احزاب ، نهادهاي مدني و تشكل هاي گوناگون، بهترين راه تعديل قدرت فردي در هر جامعه است. بديهي است تشخيص اكثريت مردم و تصميمات اتّخاذ شده توسط عموم مردم به صواب نزديك تر است، تا تشخيص و تصميم فردي.
پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند:
«لا تَجتَمعُ اُمَّتي علي الخطاء».
امت من بر خطا اجتماع نمي كنند.
شهيد محمد باقر صدر بر همين حقيقت تصريح مي كند:
«درصد خطاي يك امت خيلي پايين تر از درصد خطاي يك فرد است.»
«كارل كوهن» اشتباهات احتمالي حكومت را با ملت مقايسه مي كند:
«اشتباه يك ملت، كمتر از اشتباه يك حكومت است.»
«منتسكيو» توزيع قدرت بين ملت و پرهيز از تمركز قدرت در يك فرد را خطر ناك مي داند:
«نبايد به هيچ كس قدرت مطلق داد؛ زيرا هيچ فردي آن قدر با فضيلت نيست كه قدرت مطلق را در دست داشته باشد و فاسد نشود.»
پس لازمه يك حكومت مردمي و غير استبدادي، مشاركت مردم است.
«هانا آرنت» حكومت مردم سالاري يا دموكراسي را اين گونه تعريف مي كند:
«دموكراسي يعني آن كه مردم از طرق بسيار آزاد و دموكراتيك بتوانند حق حاكميّت خود را واگذار، و به راحتي پس بگيرند. هر گاه جريان انتقال قدرت و يا وكالت دائمي مردم به يك فرد، حزب يا جريان سياسي تحقق پيدا نمايد و امكان برگشت آن ميسور نباشد، دموكراسي ذبح شده است؛ زيرا وكالت دائمي از سوي مردم به يك نقطه ديگر به معني نزول از ارزش هاي دموكراتيك است.»
(شفيعي مطهر،مباني و ضرورت مشاركت، ۱۳۸۳،ص ۲۳ و ۲۴)
اين مقال در بخش های پسین مي كوشد نقش انديشه تحزب را در گسترش و توسعه فرهنگ مشاركت بررسي كند.
ادامه دارد....
موضوعات مرتبط: مقالات
موضوعات مرتبط: مقالات
تاريخ : شنبه 1 اسفند 1394
| 15:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(197)
---------------------------------------------------
« نهال حكمت» و « کمال معرفت»
---------------------------------------------
من« نهال حكمت» و « کمال معرفت» را ديدم
كه »ريشه در دل» داشتند و «اندیشه در فضایل» .
ميوه هايشان از« سرشاخه هاي گفتار مي روييد»
و عطرشان از «شکوفه های رفتار می بویید»!
این انسان های حکیم و عارف اند
که صحن و سرای گیتی را با « گفتار حکیمانه می آرایند»
و با « رفتار عارفانه می پالایند»!
---------------------------------------------
#شفیعی_مطهر
—---------------------------—
پالایش: صاف کردن،بیختن،تصفیه
@amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تاريخ : شنبه 1 اسفند 1394
| 6:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر | درباره وب
نويسندگان
موضوعات وب
لينک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
لينک هاي مفيد
برچسبها وب
آخرین مطالب
پيوندهاي روزانه
آرشیو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب