دل دیدنی های شهر سرب و سراب(313) 

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مادر را چون مدادی دیدم که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر می شود... 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

و اما پدر را چون یک خودکار شکیل و زیبا دیدم که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ می کند،خم به ابرو نمی آورد و خیلی سخت تر از این حرف هاست .فقط هیچ کس نمی بیند و نمی داند که چقدر دیگر می تواند بنویسد …تا ناگهان از نوشتن می ماند!



 
من بوسه بر لب مار را آسان تر از بوسه بر دست های قدرتمدار دیدم.آن اگر نیش می زند، اين بيش مي زند.آن بر لب مي زند و اين بر مكتب.آن جان را مي گيرد و اين جانان را.زهر آن تاثير مي كند و زهر اين تحقير

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید 
من همه پديده هاي هستي را ديدم كه با يك آهنگ مي بالند و با يك ضرباهنگ در شور و حالند
 به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید 
من در هر قطره از قطرات هستي يك دنيا شور سرمستي ديدم.از هر رگ كائنات هزار رنگ حيات مي جوشد.

ادامه دارد....

                                   شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 10 تير 1392 | 6:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

    دل دیدنی های شهر سرب و سراب (312) 

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من مردان شجاع را فرصت آفرين و ترسوها را منتظر فرصت نشين ديدم.
(با الهام از سخن گوته) 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 
من بزرگ ترين عامل هرزرفتن نيروها و سرمايه ها را مديران ناتوان و سرپرستان سرگردان ديدم.
(با الهام از سخن ارد بزرگ)
  
 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
  
من دموکراسی را نه کلاهی وارداتی و نه کالایی صادراتی دیدمِ؛دموكراسي فرهنگي نمادين است و با افشاندن بذر آگاهي هاي بنيادين در باورهاي يك ملت جهان بین بارور مي شود. 
 
 
 
من چراغي را ديدم برافروخته در مسير باد و درس آموخته از مكتب ارشاد. او سوختن در سكوت و افروختن در دل برهوت را براي خود رسالتي بزرگ و ماموريتي سترگ مي دانست.
 من عشق را چون عابری نابینا دیدم که گاه خود را به کوری می زند تا تو از خیابان عبورش دهی، بی آن که بدانی عبورت داده است.  

ادامه دارد... 

                         شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 8 تير 1392 | 7:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


    دل دیدنی های شهر سرب و سراب (311)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من زیور و زینت انسان را در سه چیز دیدم:علم،محبت و آزادي.

(با الهام از سخن افلاطون) 

من ارزش زمان را نه در ميزان آن كه در شيوه بهره برداري از آن ديدم.
(با الهام از سخن لينكلن) 

من انسان هاي ستايش برانگيز را چون خورشيد ديدم؛ زيرا نمي توانستند كه نتابند.
(با الهام از سخن زرتشت)
من انسان ها را چون رودخانه ديدم كه هر چه ژرف ترند، شگرف ترند.
(با الهام از سخن منتسكيو)
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من تنها كساني را در حل مساله ناتوان ديدم كه در درك همان مساله درمانده بودند.

(با الهام از سخن اچ.ك.چسترمن)

ادامه دارد...

                        شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 6 تير 1392 | 6:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

   

  دل دیدنی های شهر سرب و سراب (310)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

من کسانی را خوشبخت ندیدم که بسیار داشتند؛ بلکه افرادی را خوشبخت یافتم که داشته ها را قدر می دانستند و کاشته ها را بر صدر می نشاندند.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من معنا و مفهوم هر پدیده را نه در نهانگاه خود آن که در نوع برداشت های ما از آن دیدم.
 (با الهام از سخن آنتوان دوسنت اگزوپری)
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من هیچ روح برتری جوی را ندیدم مگر این که آمیزه ای از دیوانگی و جنون را در آن دیدم.(با الهام از سخن ارسطو)
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من هیچ کامیاب موفقی را ندیدم مگر این که از پل ریسک کردن گذشته بود.
(با الهام از سخن فیشر)
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من تنها تفاوت بین نبوغ و حماقت را در این دیدم که نبوغ حد و مرزی دارد،اما حماقت.....(با الهام از سخن انیشتین)

ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 2 تير 1392 | 6:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

   دل دیدنی های شهر سرب و سراب (309)

 

من هر گاه سياهي های شب را در اوج و تباهی های ناگوار را فوج فوج ديدم، سپيدي پگاه و روشنايي سحرگاه را نیز در ورای آن ديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من باور كردن دروغي را كه انسان صدبار آن را  شنيده، آسان تر دیدم از حقيقتي كه انسان حتي يك دفعه هم آن را نشنيده است.(با الهام از سخن جان كايزل)


 

 

من نم اشک و شبنم سرشک را بر دیدگان پدری داغدار دیدم که بر بالین نوگل پرپر خود می گریست ...اما تلخ تر از داغ این گل های پرپر ،پژمردن گل های آرمان رفتگان و افسردن جوانه های ایمان بازماندگان بود.

 

من لقمه هایی بزرگ تر از دهان و کلمه هایی سترگ تر از زبان را دیدم که اولی شکم ها را می درید و دومی سرها را می برید.اما...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من نیز بهترین جواب را برای ابلهان در سکوت و خاموشی دیدم؛ اما متاسفانه آنان بدین پندار رسیدند که:«حرف حساب جواب ندارد!»

 ادامه دارد...

                               شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 31 خرداد 1392 | 5:55 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

   دل دیدنی های شهر سرب و سراب (308)

 

من فرق عاشق راستین و هوس باز مسکین را در این دیدم که اولی هر که را دوست دارد، زيبا مي بيند و دومي هر كه را زيبا مي بيند، دوست مي دارد.


 من هيچ گاه از ديدن درهاي بسته و پنجره های پیوسته نوميد نشدم؛ زيرا اگر نمي خواستند گشوده شود، به جاي آن ديوار مي ساختند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من وجود خود را هديه خداوند به خود ديدم؛ بنابراين كوشيدم از آن هديه اي شايسته خداوند بسازم.



من هر گاه كه زندگی برایم خیلی سخت مي شد، به یاد مي آوردم که دریای آرام، ناخدای قهرمان نمی سازد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من براي زيبايي صورت و سيرت انسان ها زيور و زينتي زيباتر از انديشه شايسته و فكر بايسته نديدم.

ادامه دارد...

                               شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392 | 5:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

دل دیدنی های شهر سرب و سراب (307)

 من زندگی را کاشتن دیدم، نه کُشتن؛ كاشتن ثانيه ها در بستر زمان، نه كُشتن لحظه ها در بستر زمین.
 من خارپشت ها را در عصر یخبندان و فصل زمستان دیدم که برای گرم شدن و پرهیز از یخ زدن گردهم می آمدند و تن های خود را به هم می فشردند؛ اما چون خارهايشان در تن يكديگر مي خليد و زخمي مي شدند، ناگزير از هم دور مي شدند.آنان بر سر يك دو راهي قرار گرفتند: دوري و يخ زدن و مرگ؛ و نزديك شدن و گرم شدن و زنده ماندن، اما با تحمل خار دوست و زخم پوست!بنابراین دریافتم که باید با انسان ها جوشید و زهر جانگزای برخی رفتارهایشان را نوشید.
   
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من هماره و همیشه و همه جا ، راستي را نماد بهروزي و نمود پيروزي ديدم؛ تنها پديده اي را كه ديدم نان ناراستي و كجي اش را مي خورد، برج پيزاست.
من علت شهرت انیشتین و چارلی چاپلین را در این دیدم که اولی حرف می زد و مردم آن را نمی فهمیدند، اما دومي حرف نمي زد و مردم آن را مي فهميدند. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من آن گاه که روزنه دل و پنجره این محفل را به سوی خلوتگاه خورشید  و ملکوت نور امید گشوده دیدم ، ديگر از خاموشي شمعم به خاطر هجوم توفان ها نهراسيدم و از یورش ظلمت ها نترسیدم....و اینک  نه از رهزنان نور مي ترسم و نه از يغماگران شعور.

ادامه دارد...

                            شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 27 خرداد 1392 | 5:30 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


   دل دیدنی های شهر سرب و سراب (306)

من آن گاه خود را تنها ديدم كه يك دنيا حرف براي گفتن و يك عالم انگيزه براي شكفتن داشتم، اما نه واژه اي را براي گفتن مي يافتم و نه كسي را براي شنفتن....
 و آن گاه بود كه آغوش خدا را پذيراترين  و گوش او را شنواترين يافتم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من برخی پديده هاي كشيدني را ديدم و از ميان آن ها سه پديده را برگزيدم: نفس،رنج و انتظار را. احساس مي كنم هنگامي از دومي و سومي مي رهم كه اولي را فرونهم. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من دیندارانی را دیدم که به جای هستی آفرین، دين را و به جاي آفريدگار، آيين را مي پرستيدند.
 
 
 من در آغاز جوانی ،جهان دیده کهنسالی را دیدم آزاده و بر سر کوچه ای ایستاده،دلسوزانه مرا گفت:به این راه مرو که بن بست است.نشنفتم و رفتم.چون بازگشتم،کهنسال شده بودم.
 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من جستجوگری را دیدم که می خواست از برکه شب، ماهي كوكب بگيرد. دل مايه او بود و ساحل، سرمايه او. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من راحت طلبي را ديدم كه آرامش را از آب و رامش را از سراب مي طلبيد.

 ادامه دارد...

                                  شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 24 خرداد 1392 | 6:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

  دل دیدنی های شهر سرب و سراب (305)

بدون شرح
  من چشمه ساری از مهر و مدارا و آبشاری از محبت و صفا را در کانون خشم و خشونت و قله قساوت و سبعیت دیدم.آیا ما انسان ها نمی توانیم بر سینه سپهر چون مهر بیفروزیم و به همه مهر بورزیم؟!
 
من سپیدی و روشنایی روز و سیاهی و تیرگی شب را در چشمان خود دیدم، احساس كردم اگر چشمانم را ببندم، سياهي و تيرگي همه دنيا را دربرمي گيرد!! نمی دانم دنياي من يا دنياي ديگران را؟! 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من اعتماد را براي انسان ها تنها شناسنامه اي ديدم كه المثني ندارد. 
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من حقيقت را آتشي ديدم كه انسان حق گريز و فرد حقيقت ستيز هر چه آن را بيشتر فرونشاند، او را بيشتر مي سوزاند.
 

من در بين همه شكستني ها كالايي گرانبارتر و بلوري بي زنگارتر از دل نديدم.

ادامه دارد...

                                    شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 23 خرداد 1392 | 5:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

  دل دیدنی های شهر سرب و سراب (304)

من در روش و منش و مشی انسان های این شهر پیوندی بین اندیشه های خردمدار و انگیزه های رفتار ندیدم. خردها راهی را می پیمودند و رفتارها با پویش راهی دیگر جان جامعه را می آلودند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من در و دیوار این شهر را دیدم که از سکون ریشه ها و سکوت اندیشه ها به فریاد آمده بودند.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 
 من چون گلو را بسته و خاطر را خسته دیدم ،سال ها بذر سکوت را در بستر برهوت افشاندم و رویش سبز نهال حيات و حركت را به انتظار نشستم . تا سرانجام در بهاران بيداري از شاخساران ياد هزاران شکوفه فرياد شكفت و برهوت ايستايي، شور شكوفايي را پذيرفت. 
من کسی را دیدم با سه ستاره و ادعای سیصد سرباز سواره، در حالي كه آسمان بي ادعا را ديدم با هزاران ستاره و ماه و ماهپاره.
من ميخ را نماد پايداري و نمود استواري ديدم، هر چه بيشتر بر سرش كوبيدند ، گر چه قامتش فرسود، اما بر استقامتش افزود.
 پايداري و اســـتقامت ميــــخ               ســـزد ار عبرت بشر گردد
بر سرش هر چه بيشتر كوبي              پايداريــــش بيشـــتر گردد   
 
ادامه دارد...
                                     شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 21 خرداد 1392 | 11:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


  دل دیدنی های شهر سرب و سراب (303)

من خود را كوچك، اما عاشق ديدم. دانستم اين عشق است كه انسان را بزرگ مي كند.من عشق را در خاصيت خود انسان ديدم، نه در رابطه با ديگران.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من موفقيت را در پيش رفتن به سوي آرمان ديدم ، نه در رسيدن به نقطه پايان.
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
 من جاري زندگي خود را گاه بركه اي حقير و گاه دريايي كبير ديدم؛ اما كوشيدم هر چه و هر كه هستم هماره زلال باشم تا ديگران آسمان آبي و سپهر آفتابي را در قلب شيشه اي من ببينند. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
 من در نمايش نامه هستي خود را بازيگري كوچك با خردي اندك ديدم، كه تنها لحظاتي در صحنه حاضر مي شوم و فرصتي اندك و بي تكرار دارم ؛ پس بايد خوب بازي كنم.
 
 
 
من زندگی در دنیای وارونه با مناسباتی واژگونه را سخت تر دیدم تا زیستن در خانه ای واژگون با شگردی شگون.

ادامه دارد...

                                     شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 19 خرداد 1392 | 5:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (302)

   من همه کسانی را که عوض شدنشان را بعید می دیدم، عوضي شدنشان را قطعي ديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در روزگاری که در قاموس آن، دروغ یک واقعیت عمومی است؛ به زبان آوردن حقیقت را یک اقدام انقلابی دیدم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من رسالت انسان را نه« بی مشکل زیستن»، که « با انگیزه زیستن» دیدم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 من هماره شك هايم را باور و به باورهايم شك كردم؛ اما از پل شك ها گذشتم و به سرزمين سرسبز باورها رسيدم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من سودمند بودن را نه در زيبايي، كه زيبايي را در سودمند بودن ديدم.

ادامه دارد...

                                   شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1392 | 20:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

           دل دیدنی های شهر سرب و سراب (301) 

 

من صاحبان اخلاق را روح جامعه خود ديدم.(با الهام از سخن امرسون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من برنامه ريزي را براي مديران به منزله آوردن آينده به زمان حال ديدم؛ زيرا امروز مي توان بذري را كاشت و فردا محصولش را برداشت.(با الهام از سخن آلن لاكين)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من زمان را ديدم و با او قرار همزيستي مسالمت آميز گذاشتم ؛ بدین قرار كه نه او مرا مرتبا دنبال كند و نه من از او فرار كنم. سرانجام روزي به هم خواهيم رسيد.

(با الهام از سخن ماريو لاگو)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در باره عيب يابي خود، ژرف نگرانی دقیق تر و عیب جویانی عمیق تر از دشمنان خود نديدم.پس آنان را قدر بدانیم و بر صدر نشانیم!

(با الهام از سخن بنيامين فرنكلين)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org  

من جوان امروز را دیدم آویخته از ابرهای ابهام و آمیخته با اسطوره های اوهام.

ادامه دارد...

                                  شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1392 | 6:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (300)

من هرگز در مسيرهاي پيموده و راه هاي فرسوده به هدف تازه اي نرسيدم؛ زيرا اين هدف هماني است كه ديگران هم بدان رسيده اند.

(با الهام از سخن الكساندر گراهام بل)  

 بنياد هستي تو چو زير و زبر شود              در دل مدار هيچ كه زير و زبر شوي


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من سينه هاي خالي از ذكر خدا و دل های فارغ از فکر هدا را چون دادگاهي بدون داور ديدم.(با الهام از سخن هانري روسو)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مديران بي برنامه و نگارشگران خودكامه را ديدم كه در هر سطر بي سرانجام و واژه بي پيام مي توانند نقطه پايان بگذارند.(با الهام از سخن ريچارد تمپلر)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من رضايت وجدان و استواري ايمان را بالاترين مسرت و والاترين فضيلت ديدم.

(با الهام از سخن ژول سيمون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من هیچ صاحب اراده و استقامت را نديدم كه روي شكست را ديده باشد.

(با الهام از سخن موريس مترلينگ)

ادامه دارد...

                                    شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 9:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (299)

 

من انسان را بدون اميد و رويا مرده اي مايوس و افسرده اي گرفتار كابوس ديدم.

(با الهام از سخن سقراط)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آن گاه كه همه نيروهاي جسمي و ذهني را متمركز ديدم، احساس كردم كه توانايي ام براي حل مشكلات به گونه اي حيرت انگيز چند برابر شده است. 

(با الهام از سخن نورمن وينست پيل)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من واژه«غير ممكن» را تنها در فرهنگ ديوانگان ديدم.(با الهام از سخن ناپلئون بناپارت)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من خشم را ديدم كه با ديوانگي آغاز شد و با پشيماني به پايان رسيد.

(با الهام از سخن فيثا غورث)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من هرچه نور را بيشتر ديدم ، سايه را عميق تر يافتم.(با الهام از سخن گوته)

ادامه دارد...

                                   شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392 | 10:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (298)

 

من هر انديشه ذهن گستر را که ديدم، در زندگيم لباس واقعيت پوشيد.

(با الهام از سخن برايان تريسي)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من صبر و اميد را يگانه تسكين دهنده آرزوهاي طلايي ديدم.

 (با الهام از سخن الكساندر دوما)  


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من معيار و مقياس ارزش هر انسان را به اندازه اهميتي ديدم كه او براي وقت خود قائل است.(با الهام از سخن رالف امرسون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من كساني را كه از رسيدن به ريشه مي هراسند، گرفتار در دام روزمرگي ديدم.

(با الهام از سخن ارد بزرگ)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من ارزش هر هدف را به اندازه سختي ها و دشواري هايي ديدم كه ناگزير در راه نيل بدان هدف تحمل كردم.(با الهام از سخن ارد بزرگ)

ادامه دارد....

                            شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 1 خرداد 1392 | 5:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (296)

 

من بدن انسان را بزرگ ترين زندان در درازاي زمان و پهناي زمين ديدم ، زيرا ميليون ها سلول زنده و یاخته ارزنده دارد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در اين شهر سرب و سراب و جامعه جعل و جهل و جار و جنجال های بی جواب تنها  درمانگر  همه كمي ها و كاستي ها را اداره آمار ديدم !!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من ريشه هاي نهال مهر و محبت را در ژرفاي جان و عمق اذهان چنان استوار ديدم كه احساس كردم حتی ضعيف ترين محبت از كم حافظه ترين ذهن زدوده نمي شود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من رنج ها و سختی ها را برای بشر بهترین یار و یاور دیدم به شرطی که انسان بداند و بتواند از آن ها به خوبی سود جوید و راه بهره وری را بپوید.

 تصاویر دختری زیبا که شیطان پرست شد ! 

من سرهای پر باد دیروز را در دست های آزاد امروز دیدم؛ سرهايي كه به جاي داشتن مغز و بيان سخنان نغز، تنها سمند كام مي راندند و بذر ابهام مي افشاندند.

ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (295)

 

من کودکی از تبار مردان فردا را دیدم که چون اسارت در بند اندیشه های انگاره و افکار سنگواره را برنمی تابید، قاب زمان را درهم شكست و رشته های اسارت را از هم گسست.

 

من انسان هاي كامياب و سالكان شاداب را ديدم كه رهايي از دره بدبختي ها را در پيكار با صخره سختي ها مي ديدند. 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در شهر سرب و سراب تنها زباله هايي را قابل بازيافت ديدم كه در زباله داني تاريخ ريخته بودند!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آن قدر نرخ رياكاري را بالا ديدم كه نرخ بيكاري را پوشش مي داد.به ديگر سخن تنها عامل كاهش نرخ بيكاري ،افزايش نرخ رياكاري بود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من گوهر حكمت را چنان در درياي محبت آفرينشگر حكيم متبلور ديدم كه بارها خدا را سپاس گفتم كه برخي از دعاهايم را مستجاب نكرده است. 

ادامه دارد...

                               شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392 | 5:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


  دل دیدنی های شهر سرب و سراب (294)

 

 

من زماني را ديدم كه گنجشگ ها را رنگ مي كردند و به جاي قناري مي فروختند، ولي اكنون هوس را رنگ مي كنند و به جاي عشق مي فروشند.آن روزها مال باخته مي شديم و اين روزها دل باخته!


 من هرگز در میان موجودات آفریده ای را ندیدم که برای کبوتر شدن آفریده شده باشد، ولي کرکس شود.
این خوي و خصلت در میان هیچ یک از آفريدگان نیست مگر آدمیان !
( با الهام از سخن ویکتورهوگو )

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



من نگهبانان هر چیز را که بیشتر ديدم ، نگه داريش را استوار تر يافتم ،مگر “راز” را که نگه دار آن هرچه زیادتر باشد ، حفظ آن دشوارتر و عمق آن آشکار تر مي شود . . .
(با الهام از سخن افلاطون)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

من در بستر بینش و دفتر آفرینش  یک قانون طبیعی را حاکم دیدم  با این مضمون که به هر موضوعی فکر کنید، به سمت شما جذب خواهد شد.

 

من در این دیار سرب و سراب کسانی را آزاد از قاب نقاب و رها از فریب سراب دیدم که نه امیدی به وعده دارند و نه بیمی از وعید.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 24 ارديبهشت 1392 | 6:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (293)

 

 

من رای دادن مردم را ديدم كه چیزی را تغییر نمی‌داد،بنابراين فهميدم در شهري كه آزادي نيست،اگر راي دادن چيزي را تغيير مي داد،اجازه راي  دادن را به مردم  نمي دادند.

(با الهام از سخن مارك تواين)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مشکل دنیا را در این ديدم که احمق ها کاملاً به خود یقین دارند، در حالی که دانایان، سرشار از شک و تردیدند !(با الهام از سخن برتراند راسل) 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من حکیمی سیاستمدار را دیدم که مردم را نه با عینک سیاست که با مردمک مروت می نگریست.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در این شهر دیدم هر کس روی پای خود می ایستد و بالا می رود، هزاران نفر به او آويزان مي شوند تا او را پايين بياورند؛ در حالي كه در آن سوي درياها هزاران نفر مي كوشند تا يكي را بالا ببرند تا بر بالاي او ببالند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آینده را پنهان و خدا را عیان دیدم. مهم نیست. مهم این است که خدا راه را می بیند و من خدا را ....و همین کافی است.تا دستم در دست اوست، همه چيز نيكوست.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1392 | 6:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (292)

من نسل خود را شرمنده ترين نسل هاي تاريخ ديدم، زيرا ما نتوانستيم امانتي را كه از نياكان خود گرفتيم، آن را امانتدارانه به نسل بعدي تحويل دهيم.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 


من آفرينش جهان را توسط خداوند در چند روز ديدم، بنابراين آموختم كه نمي توانم همه چيز را در يك روز به دست آورم.(با الهام از سخن چارلی چاپلین)

 

من دست ارنستو چه گوارا را ديدم و بوييدم. دستش بوي گل مي داد؛ بنابراين او را به جرم چیدن گل محکوم کردند...اما هیچ کس فکر نکرد که شاید یک گل کاشته باشد.

 


من آینده را ديدم،اما ندانستم چرا بهترین روزهای عمر را براي دیدارش حرام کردم؟

(با الهام از سخن حسين پناهي) 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من اندوهگین ترين اشخاص را كسي ديدم كه از همه بیشتر می خندد!

 (با الهام از سخن ژان پل سارتر)

ادامه دارد...


                             شفیعی مطهر


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

...و در ادامه مطلب تکمله های استاد باقری:

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 21 ارديبهشت 1392 | 6:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 

 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (291)

 من سرگذشت آدم را دیدم و احساس کردم اگر من هم جای او بودم، میوه ممنوعه آگاهی را می چیدم و بهشت سراسر رفاهي را به لقمه اي از آگاهي مي فروختم.
 
من نغمه پردازی و عشقبازی بلبل  را در سراپرده گل نشانه نوآموزی او در مکتب عشق دیدم؛ زيرا پروانه ، پير ميكده عشق در راه معشوق جان مي سپارد و دم برنمي آرد.....پس هنر عشق جان را سوختن است و لب را دوختن!
 

 
من ارتباط جهانی اینترنت را پنجره ای برای رهایی از جمود و رشته ای از امتداد وجود شهروندان هزاره سوم دیدم. 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من  دوست داشتن دوستانم را بدون  علت عاجل و برآمده از ژرفای دل دیدم؛ زيرا محبتی که علت داشته باشد، یا احترام است یا ریا . . .

(با الهام از سخن لامارتين، شاعر فرانسوي)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من گرفتن آزادی را از مردمی که نمی خواهند برده بمانند,سخت ديدم؛ اما سخت تر از آن دادن آزادی به مردمی ديدم که می خواهند برده بمانند !

(با الهام از سخن مارتین لوتر کینگ) 

ادامه دارد...


                              شفیعی مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

...و در ادامه مطلب تکمله های استاد باقری:

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392 | 5:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (290)

 
من چون رفتارهاي خشن را ديدم و گفتارهاي موهن را شنيدم، كوشيدم كژرفتاران و بدگفتاران را درك كنم، نه ترك
 



من فروتني فانوس دريايي را ديدم و فراگردي او را پسنديدم. او به گرد خويش مي گردد و به هر توشه تاريك و گوشه باريك پرتو مي افكند و همه جاي را روشن مي كند.  



من گل آفتاب گردان را وفادارترين محبوب و فداكارترين مجذوب ديدم؛ زيرا شب ها سر را فرومي افكند تا چشمك ستارگان را نبيند و بي مهري خورشيد را برنينگيزد. 
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
من راز بهروزي و سر پيروزي يغماگران باختر زمين را در اين ديدم كه سقف سلطه خود را در سرزمين هاي تحت سلطه بر دو ستون اكثريت نادان و اقليت خائن بنا مي كردند.(با الهام از اعتراف چرچيل)

  

من کودکی را دیدم كه آن گاه که خورشید را هم نمی یابد، تاريكي را برنمي تابد. او  اگر نور خورشيد را از وراي ديوار نمي بيند، در اين سوی ديوار آن را بازسازي مي كند.

ادامه دارد...

                                      شفیعی مطهر


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 13 ارديبهشت 1392 | 7:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (289)

 

 
من در جوامع انسانی گردبادي را وحشتناك تر و دهشتناك تر از شيوع دروغ و بیداد و سلطه يوغ استبداد نديدم.
 


 
من جگر کوه را شعله ور از آتش اندوه دیدم؛ اندوهي كه بر جان و دل روشنگران چنگ مي اندازد و بر بنیان توده ها آذرنگ می گدازد.(آذرنگ:آتش رنگ،آذرگون،روشن،آتش)
 
من در دنیای رنگ ها و نیرنگ ها، دورنگی را بدترین رنگ ها و زشت ترین نیرنگ ها دیدم.
 

من شرم و حیای مدادپاک کن را تحسین برانگیز دیدم؛ زيرا او براي جبران اشتباهات ديگران  خود را كوچك مي كند. او خود را مي فرسايد تا لغزش هاي ديگران را بزدايد.
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
من آستانه تحمل دلم را ديدم و ظرفيتش را پسنديدم. هزار بار او را شكستند و رشته اميدش را گسستند؛ اما نه شكستن را آموخت و نه كينه اي اندوخت. 

ادامه دارد...

                              شفیعی مطهر

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392 | 6:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (288)


 
من شاخه گلی را دیدم که با صد بیان و هزار زبان با آدم ها سخن می گفت، سخناني كه نه براي گفتنش به زبان نياز است و نه براي شنيدنش به گوش.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 من نه تنها سنت را نيازمند صنعت ، كه صنعت را نيز محتاج سنت ديدم.مي توان بر بام بلند صنعت پركشيد، اما از دشت سنت نيز نبريد. بايد قصر صنعت را بر بستر سنت بنا كرد؛ نه هويت باختگي و نه شخصيت ساختگي!!
img/daneshnameh_up/c/c7/TrinityAnimation.gif
من شیوع فساد و اعتیاد را در متن جامعه خطرناک تر از انفجار بمب های هیروشیما و ناکازاکی دیدم. 
 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
من همه پدیده های طبیعت را پیام آور رب و همه انسان ها را پیامبر مکتب دیدم. برای دیدن این مقام و شنیدن پیام باید چشم و گوش دل را گشود و پیام ها را شنود.
 
 
من امنیت را نه در قفل های محکم و زنجیرهای مستحکم که در رامش روان و آرامش جان متبلور دیدم ؛چه بسیار قفل ها و زنجيرهايي كه رامش را مي رباید و آرامش را مي آلاید.
 
 
من چشم و گوش رسانه ها را دقيق ترين ناظر و شفيق ترين شاطر براي رصدكردن مسئولان ديدم. هيچ كار مسئولان در اتاق هاي شيشه اي از چشم و گوش اين ناظران پوشيده نيست.براي پيكار با فساد راهي به از آزادي رسانه ها و كاستن بهانه ها نيست.
(شاطر:زيرك،باهوش،چالاك،چابك)

ادامه دارد...

                                   شفیعی مطهر

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 | 6:17 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (287)

من مفهوم انتخابات را تبدیل رای مردم به قدرت جهت خدمت به مردم دیدم.
 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 
من کسی را دیدم که به هنگام چیدن نخستین گل سرخ، چون خاري به دستش خليده بود، از همه گل هاي سرخ نفرت داشت!  

روابط زن و شوهر

من زنانی را دیدم که که از همه دنیا یک شوهر و از آن شوهر همه دنیا را می طلبیدند! 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
 من گل را دیدم که به لطافت رخسارش می نازید، نه به طراوت شاخسارش ؛ بنابراين دانستم كه من هم بايد به زيبايي رفتاريم بنازم، نه دارايي تبارم.
 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
من درياي زلال سخن معلم را دیدم كه هم عطش ساحل ها را فرومي نشاند و هم آتش دل ها را. او جواني اش را به جوانه ها مي بخشد و تري اش را به ترانه ها.

ادامه دارد...

                                    شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 | 5:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (286)


عكس قطرات شبنم

من دنیایی پرقیل و قال را در دل قطره شبنمی زلال دیدم.


من سیمایی از فرشته عدالت(!) را دیدم که ورود به عرصه را برای بعضی ممنوع و برای برخی مطبوع رقم می زد.معیارها بدون عیار و انحصارها بدون حصار ترسیم می شد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من ریه های زمین را آلوده از ریبه های زمان دیدم.آلودگی هایی که شر می آفرید و از دست بشر می تراوید.


من در این شهر دوربین های مداربسته را مجهزترین ابزار و کاراترین کار برای درونی کردن پیام های تربیتی دیدم!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در دنیا خوشبختی را در فاصله بین دو بدبختی دیدم.

(با الهام از سخن چارلی چاپلین)

ادامه دارد...  
 
شفیعی مطهر  

 



 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392 | 6:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (285)



من در مسابقه حیات خیلی از بازی ها را باختم ؛ اما زندگي را نه بر بستر گِل که بر خاکسترِ دِل ساختم. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
من در دریای مواج و متلاطم زندگی نجات را نخست در اتکال به خدا و و سپس در اتکا به ناخدا دیدم. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من روسپی را دیدم که نه آفرینشگر مهربان، كه متوليان آب و نان، او را لنگ نان گذاشتند تا هرگاه كه لنگ هماغوشي ماندند، او را به ناني بخرند و در دشت هوس به ارزانی بچرند.(با الهام از سخن صادق هدايت)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من كلاه را پيكان تيري ديدم با بيشترين برد و كاراترين كاربرد. در شهر سرب و سراب كلاه كالايي است كه گذاشتنش ممد حيات است و برداشتنش موجب نجات.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من تابوها را بت واره هایی دیدم که بر همه باورهاي بي بنيان تاخته و چون اختاپوس بر اركان و اجزاي انديشه چنگ انداخته است. نه می توان آن ها را به آسانی شکست و نه می توان رشته باورها را از آن گسست. آنان که پشت بر آفتاب اند، شكستن تابوها را برنمي تابند.

ادامه دارد...

                         شفیعی مطهر 


...و اینک تکمله های استاد باقری در ادامه مطلب:

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 2 ارديبهشت 1392 | 6:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (284)


من کهنگی زمان را برای برخی ملت ها چونان دیوی دهشتناک دیدم که طراوت بهار و لطافت لاله زار را بلعید و نوروز هر چه کوشید نتوانست از روزها روزي نوين و از انگ ها ، انگبین بسازد.(انگ= شیره، عصاره،زنبور)
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من ملتي را ديدم كه در هر فصل تاريخ ديگر فصول را فراموش مي كرد. نمي دانم اين خوي ناشي از حساسيت فصل است يا اسارت اصل؟!
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من در نهانگاه انسان هاي خودساخته ،بنيان تقوا را چنان استوار ديدم كه با يك تق ، وا نمي رفت!!
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 من در جهان ، انسان را هيچ گاه رها از رنج و فارغ از شكنج نديدم؛ چه، خاستگاه رنج، آگاهي است و سرانجام بشر بدون آگاهي، تباهي است.
من روشنگران دردآشنا را با دل های سوخته و لب های دوخته دیدم.آنان پیچک وار بر ساقه های درد می پیچیدند و این گونه می بالیدند و نه از اهل آلام که از جهل عوام می نالیدند. تلخی ها را می نهفتند و شیرینی ها را می گفتند.
ادامه دارد...
 
شفیعی مطهر 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 31 فروردين 1392 | 5:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (283)


من مردانی را دیدم که به فراتر از عصر خود می اندیشیدند؛  اما فروتر از قدر خویش می نشستند....و نیز افرادي را ديدم كه آن قدر خود را می دیدند،که خدا را دیگر نمی دیدند و در نتیجه چكادها را نمي ديدند و فريادها را نمي شنيدند....واین تاسف تکراری تاریخی ماست!! 
 من تصوير دل و درونم را در سيماي دريايي ديدم آكنده از خيزابه هاي خشمگين در سیمای نیلگون و گوهرهای وزین در اندرون.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من همه شخصیت های تاریخ را دیدم و نقش هایشان را سنجیدم . دانستم که مرا در این برهه از زمان در این گوشه از زمین آفریده اند تا نقشی نو بیافرینم نه این که مسیرهای پیموده را باز بپیمایم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من ملتی را دیدم که آن قدر خیال های خام و لقمه های اوهام به خوردشان داده بودند که مغزهایشان دل درد! گرفته بود.  

 
من حواهایی را دیدم که مردها با دیدن آنان هوا برشان می داشت که آدم اند!! 

ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 26 فروردين 1392 | 6:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (282)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گردهمایی فامیل در شب چله  

من تلویزیون را علی رغم همه بهره مندی هایش عاملی دیدم که رویکرد های همه اهل خانواده را از یکدیگر بازگرفته و به سوی خود فراخوانده است. 


در گذشته همه اهل خانواده رو در روی یکدیگر می نشستند و با یکدیگر گفتگو می کردند؛اما امروزه همه روی از هم برتافته اند و روی به سوی تلویزیون آورده اند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 من هريك از شهروندان ملل استبدادزده را ديكتاتورهايي دیدم كه هنوز سرزميني و سر سپردگاني براي اجراي اوامر خود نيافته اند.



من نه در مشق شب بچه ها که در متن سیاه اجتماع دیدم که « بابا، نان داد ! »...
زیرا تیغ تیز شرمندگی از بچه ها سوزنده تر از تیغ جراحی کلیه ها بود. 
 
 
من مثلث را با سه ضلع و سه زاویه حاده دیدم. با خود اندیشیدم با این همه نوگرایی و تجدد چرا هنوز هم مثلث نمی تواند دو زاویه قائمه و یا بیش از سه ضلع داشته باشد؟بنابراین نوگرایی نمی تواند شامل هر پدیده ای  شود! 
 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من مردی را دیدم ایستاده بر بلندای بام اندیشه های نوین با نگاهی نگران از افرادی که پويايي را نمي دانستند و پايايي را نمي توانستند....و این سرنوشت تکراری همه نخبگان  حهان سوم است!

ادامه دارد...  

              شفیعی مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 24 فروردين 1392 | 6:50 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (281)


من در مدرسه دنیا صدای زنگ تفریح را شنیدم و رنگ تسبیح را دیدم؛ اما آن قدر در حياط ماندم تا حيات را فراموش كردم.


من انسان، سگ ها را حیواناتی  با وفا و مفید ديدم، ولی گرگ ها، سگ ها را گرگ هایی مي ديدند که تن به بردگی داده اند. (با الهام از سخن ارنستوچه گوارا) 

من داركوبي را ديدم كه به درختي پلاستيكي نوك مي زد ....سرانجام با خستگي و سرخوردگي چون مي رفت ،گفت: درخت هم درخت هاي قديمي!!


 من دهان هایی را دیدم که لقمه هایی بزرگ تر از خود را برمی داشتند و چون نمی توانستند آن ها را ببلعند، آن ها را خرد مي كردند!!....آن گاه بود كه فهميدم عوام مردم چرا انسان هاي فراتر از عصر خود را درهم مي شكنند!!


 

 من ساده اندیشی را دیدم که خبر حباب را بر بستر آب می نوشت....واهی بودن رجزخوانی های خودکامگان زورگو برایم تداعی شد که تاریخ نویسان را مزدور و به درج دروغ مجبور می کنند.

ادامه دارد...

                           شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 22 فروردين 1392 | 14:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

نقدی عالمانه بر

دل دیدنی های شهر سرب و سراب

لطفا ادامه مطلب را مطالعه فرمایید


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 18 فروردين 1392 | 6:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (280)


 من وقتی که بازارهای دیار را انباشته از کالاهای بنجل چینی دیدم این ضرب المثل چینی را به یاد آوردم که می گوید:« تا ایران هست، بازیافت چرا؟»...و فعلا به عنوان یک شهروند جز تاسف خوردن کاری از من ساخته نیست!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من شخصیت هایی بزرگ و نخبگانی سترگ را دیدم که تا وَقتی زنده بودند، همه با آنان بیگانه بودند؛ نه شخصیت شان را پاس می داشتندند و نه خدمات شان را سپاس می گذاشتند. این بزرگان وقتی رفتند، همه  آمدند، كساني که در حیاتشان شاخه گلی برايشان نمی آوردند، گل ها آوردند، گریه ها کردند، حتی برايشان لباس مشکی پوشیدند. شایَد تنها جرم این نخبگان نفس کشیدن بود..!!

 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مداد رنگی های شهر سرب و سراب را ديدم كه تکلیف خود را نمی دانند .آن ها آسمان را کبود می کشند؛ برگ های سبز را زرد ..... چراغ های شهر را خاموش و دنیا را .......در  سیاهی مطلق ......!


Love Story

من آسمان ابري را بغض آلود ديدم. به حالش غبطه خوردم كه هر گاه دلش مي گيرد، آن قدر مي گريد و اشك مي بارد تا سيمايش آبي و دلش آفتابي مي شود.

من گوسفندانی را دیدم که با اشتیاق به تماشای سلاخی می رفتند. من آنان را شایسته حکومت قصابانی دیدم که برای قربانی کردنشان نوبت گذاشته اند.

ادامه دارد... 

                                    شفیعی مطهر

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org   

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 1 فروردين 0 | 7:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (279)



من قصه شکم را درازتر از غصه مغز دیدم.آن بر عرایز حیوانی می افزاید و این بر فضایل انسانی.


 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من شهری را دیدم که آگاهی را نه با اندوختن که با فروختن نشر می دادند.در این معامله  آن چه مطرح نیست رشد آگاهی محور و شکوفایی باور.

 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من کرامت و شخصیت له شده انسان را در زیر گام های  نخوت و خودخواهی انسانی دیگر دیدم.در این تعامل نه محکوم به کمال می رسد و نه حاکم به آمال.

 

من کسانی را دیدم که عنصر تخیل را بیش از تفکر ارزش می نهادند.اینان هماره راه های سراب را می پوییدند و به قله های حباب می رسیدند.


 من گل خورشید را دیدم که در دست های عارفی روشنگر و اندیشمندی هنرور شکفت.

ادامه دارد...

                            شفیعی مطهر

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 15 فروردين 1392 | 6:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 
 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (278)


 

 من در دل شب های سیاه خطر همواره آتش هایی را دیدم شعله ور که عاشقانه جان خود را می افروختند و  امیدوارانه ،پایداری را می آموختند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من کسانی را دیدم که تنها به جمع کردن مال می اندیشند نه به هزینه کردن آن. اینان حرص و آز را ارضا می کنند ،نه تشنگی و نیاز را.

من کسانی را دیدم که فرومایگی را به جای فروتنی و چرب زبانی را به جای خوش سخنی اشتباه گرفته بودند.

 

من عشق را بهارآفرین و دروغ را عامل نفرت و نفرین دیدم.


من محبت را بدان سان اعجازگر و هنرور دیدم که می توانست گل را از دل سنگ و آشتی را از جگر جنگ برویاند.

ادامه دارد...

                                  شفیعی مطهر

...و اینک تکمله های استاد باقری در ادامه مطلب:

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 13 فروردين 1392 | 6:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (277)


 من چون دیدم نمی توانم بهترین باشم، كوشيدم ريشه هايي را بنگرم و انديشه هايي را بنگارم كه بهترين ها آن ها را بخوانند.


من خوشبختی را چون  توپ فوتبال دیدم . هنگامی که از ما دور می شود، به دنبال آن می دویم و چون می ایستد، با یک ضربه آن را از خود دور می کنیم.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من خوشبختی را نزد کسانی ديدم که برای خوشبختی دیگران می کوشند.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من چون طبیعت را  تکرار ناشدني ديدم، دانستم  كه مشیت الهي این بوده که متفاوت باشم. اصلاً چرا باید شبیه هم باشیم؟

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

من متوهمی مردم هراس و متوحشی خودناشناس را دیدم که نه از تنها از همسایه خرداندیش که از سایه خویش نیز می ترسید.

 

 

 

 

 

ادامه دارد...

                                    شفیعی مطهر 

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 11 فروردين 1392 | 6:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (276)


من مدیر و رئیس واقعی را کسی دیدم که تمام مشکلات را قابل قبول و تمام اهداف را قابل وصول می داند.

 

من پرندگانی را دیدم که در قفس زاده و در محبس پرورش داده می شدند؛ اما براي اين كه ميله هاي قفس را احساس نكنند ، نام آنان را « آزاد »می گذاشتند!!

 

من در شهر کرامت ستیز و ذلت انگیز هرت، سلسله مراتب قدرت مداری را بر پایه ذلت پذیری و عزت گریزی دیدم. هر یک برای رشد در مدار قدرت، باید تحقیر را بپذیرند و آن را بر زیردستان تحمیل کنند.


من انسان بدون رویا را مرده ای جنبنده و افسرده ای رونده دیدم.


من در عرصه زیست خانوادگی، زن سالاری و مردسالاری را دو لبه تیز یک شمشیر دیدم که هر دو بنیان مهرورزی را می شکافند و حصیر حصار می بافند.

ادامه دارد....  

                              شفیعی مطهر


 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 9 فروردين 1392 | 7:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (275)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من زوج هایی را موفق دیدم که بتوانند رمز دل های یکدیگر را  بیابند و قفل دل ها را بگشایند.


من کوتوله هايی را دیدم که کوتولگی تنها در قد و اندامشان بود، نه در افکار و مرامشان.اما چه وحشتناك ديدم كساني را كه كوتولگي در افكارشان بود،نه در ساختارشان ؛و وحشتناك تر اين كه مردمي كوته انديش اين كوتوله هاي فكري و دل پريش را به  اريكه رياست برسانند و بر اريكه مديريت بنشانند.


من گلوله ها را ديدم كه جز زبان زور را نمي شنيدند و جز منطق كور را نمي فهميدند.


من در دیار محبت همه واژه ها را نرم تر از نسیم و خوشبوتر از شمیم دیدم.

 

من شهری را دیدم که در آن فرهنگ قاب و نیرنگ نقاب تا ژرفای خانواده ها نفوذ و رسوخ کرده بود؛ تا آنجا كه همسران در خانه نيز از در قاب با هم روبه رو مي شدند و از پشت نقاب با هم تعامل و گفت وگو مي كردند.

ادامه دارد...

                                 شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 4 فروردين 1392 | 7:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (274)


 من زیست یک روزه در فضای فرزانگی و اندیشمندی را بهتر و برتر از صد سال زندگی در منجلاب بدکاری و پلیدی دیدم.

 


من چتری را دیدم که بر این باور بود که بايد سایه بر سر دریا اندازد و دریا را از خیس شدن ايمن سازد!


من سپهر ستم ستیز را دیدم که شمشیر شب شکن آذرخش را آخته و بر پیکر سرد و سیاه شب تاخته بود.


من خورشید روشنگر را دیدم در نبردی نفس گیر و پیکاری پیگیر با شب آوران نور ستیز و ستمگران روزگریز درآويخته و در جبهه اي به درازاي زمان و پهناي زمين پيكاري جاودانه را پي ريخته بود..

scarecrow.gif
 

من مترسکی را دیدم دلنواز و پرنده باز.پروازگريزان او را برافراشته بودند تا پرندگان را بترساند و دل هايشان را بلرزاند؛اما او جز مهر نمي دانست و جز مهرباني نمي توانست!

 ادامه دارد....

                           شفيعي مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 3 فروردين 1392 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 28 29 30 31 32 ... 71 صفحه بعد